صاحب شکوه (حِ شُ) باجلالت: یکی سلطنت ران صاحب شکوه فرو خواست رفت آفتابش به کوه. سعدی ادامه... باجلالت: یکی سلطنت ران صاحب شکوه فرو خواست رفت آفتابش به کوه. سعدی لغت نامه دهخدا